جدول جو
جدول جو

معنی پشت مازه - جستجوی لغت در جدول جو

پشت مازه
ستون فقرات
تصویری از پشت مازه
تصویر پشت مازه
فرهنگ لغت هوشیار
پشت مازه
ستون فقرات، در علم زیست شناسی ستونی مرکب از ۳۳ قطعه استخوان به نام مهره یا فقره که به طور عمودی بر روی هم قرار گرفته و در پشت انسان از زیر گردن تا پایین کمر جا دارد و در میان آن سوراخی است موسوم به مجرای فقراتی که نخاع یعنی دنبالۀ دماغ در آن قرار گرفته و در دو طرف دارای دو سوراخ کوچک تر است که اعصاب نخاعی و شرائین در آن جا دارند، مازه، ستون مهره ها، تیرۀ پشت
گوشتی که در دو طرف ستون فقرات گاو و گوسفند جا دارد و برای کباب کردن مرغوب تر است، راسته
تصویری از پشت مازه
تصویر پشت مازه
فرهنگ فارسی عمید
پشت مازه
((پُ زِ))
تیره پشت، ستون فقرات، گوشتی که بر دو طرف ستون فقرات جای دارد، راسته
تصویری از پشت مازه
تصویر پشت مازه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

استخوانهای میان پشت فقرات راسته پشت مزه پشت مازو پشت ناو، گوشتی است که بر دو طرف ستون فقرات جای دارد راسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت مزه
تصویر پشت مزه
پشت مازه پشت مازو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت مهره
تصویر پشت مهره
فقره ای از ستون فقرات، ستون فقرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت ماهی
تصویر پشت ماهی
تسطیحی بصورت پشت ماهی خر پشته، شب لیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشت ماهی
تصویر پشت ماهی
ویژگی هر جسمی که پشت آن کشیده و برآمده شبیه پشت ماهی باشد، ویژگی خیابان یا کوچه که میانۀ آن را اندکی از کناره هایش بلندتر کنند که آب در وسط آن جمع نشود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشت ماهی
تصویر پشت ماهی
هر جسم پشت برآمده مانند ماهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشت مغز
تصویر پشت مغز
مغز حرام حرام مغز نخاع
فرهنگ لغت هوشیار